۱۳۸۷ اردیبهشت ۱۱, چهارشنبه

" نمایشگاه مفرغ لرستان ، اسرار ایران باستان " (٢)




BRONZES DU LORESTAN
IIIe-Ier MILLENAIRE AVANT J -C

شیوا مقدم


ازمناطق لرستان امروزی و ارتفاعات آن بسوی قسمت هائی که نواحی آغازین بین النهرین (میان رودان) را در بر میگیرند، از شروع قرن بیستم به این سو، هزاران قطعه برنز(مفرغ) باستانی بدست آمده است. قطعات نمایشگاه "برنز لرستان، اسرار قدیم آیران" از کلکسیون های عمومی و خصوصی تشکیل شده اند. تعدادی از این آثار در تحقیقات باستانشناسی بدست آمده ولی قسمت اعظم آنها از منابع غیررسمی (غارتگران) خریداری شده اند. شامل ٢٣٠ قطعه از هزاره سوم تا هزاره اول پیش از میلاد میباشند.
این آثار بی نظیر و بی سابقه، نشان دهنده غنای فرهنگی و تکنیک بالای صنعت ریخته گری در هزاره های پیش از میلاد در این منطقه میباشند که در سالهای ١٩٣٠ هیجان بسیاری در میان دوستداران آثار باستانی بوجود آوردند.
شاید بتوان گفت که ویژه ترین این آثار، متعلق به عصر آهنII، با پیکرنگاری (iconographie) متفاوت، مانند: موجودات چند گونه نیمه انسان و نیمه حیوان، موجودات افسانه ای-اسطوره ای هستند.
این اشیاء بی نظیر نشانگر هنری هستند، که در طول هزاره ها در سایه بسر میبرده. برای اولین بار در سال ١٩٦٠ در اثر تحقیقات باستانشناسی در منطقه، گوشه ای از این پرده تاریک کنار زده شد.
نمایشگاهی که در موزه"سرنوشی" پاریس برپاست (٤ مارس تا ٢٢ ژوئن ٢٠٠٨)، کوششی است با کمک دو تن ازبهترین متخصصین معماری باستانی آقای "ژان پیئر کروسُن"
(Jean-Pierre Crusson) و خانم "وِرُنیک بَرنئو" (Véronique Barnéoud) وسعی در افکندن شعاع نوری در پس این پرده تاریک دارد.


تاریخ کلکسیون ها و تحقیقات

منطقه لرستان در قسمت میانه رشته کوه های زاگرس واقع است. دره هائی عمیق ارتفاعات را از هم جدا می کنند و این دره ها هر کدام ار طریق راه های صعب العبور و گردنه هائی اغلب مملو از برف با هم ارتباط  دارند.

منطقه پشتکوه در غرب زاگرس(استان امروزی ایلام) با حصار بلندی های کبیرکوه وبسوی مناطق آغازین بین النهرین قرار دارد.
منطقه پیشکوه با راه هائی قابل دسترس تر، چراگاه ها و مراتع پهناوربرای دام ها در شرق زاگرس و رودخانه سیمره گسترده است.
در اوائل سال های ١٩٣٠ به ناگهان اشیاء برنزی عجیب و زیبائی در بازارهای مختلف عتیقه یافت شدند که تشابه بسیاری با هم داشتند. کارشناسان از این شباهت ها نتیجه گیری بعمل آوردند که این اشیاء مربوط به یک تمدن هستند.
در آن دوران از قول روستائیان و فروشندگانی که این اشیاء را در قبور می یافتند، نام منطقه لرستان بر سر زبان ها افتاد و از آن زمان به بعد این اشیاء بین کلکسیونر ها نام برنز لرستان را به خود اختصاص دادند.

بخاطر اشتیاق کلکسیونر ها و تشویق آنان، تحقیقات اعلان نشده ای در نقاط دور افتاده و دور از دسترس محققین رسمی در لرستان اغاز شد و همین کارها باعث رونق بیشتر حفاری غیر مجاز توسط روستائیان و رونق بازار کپی برداری نیز شد.

از سوی دیگر، کاوش ها وتحقیقات رسمی باستانشناسان از سال های ١٩٦٠ آغاز شد و تا انقلاب ١٩٧٩ ادامه داشتند. آگاهی هائی که ما امروزاز هنری فراموش شده به نام برنزلرستان بدست آورده ایم، نتیجه این تحقیقات میباشند.
در این تحقیقات مجموعه بسیار وسیعی از کارهای فلزی در لرستان پیدا شدند که تاریخ پیدایش آن ها به ٦٥٠ تا ٣١٠٠ پیش از میلاد باز میگردد.
محققین اشیاء مربوط به تاریخ ٧٥٠-١١٥٠ ق.م را به عنوان قطعات نموداری
(Bronze Canonique) طبقه بندی میکنند زیرا این دسته از یافته ها را نمونۀ بارز و استیلیست این منطقه ارزیابی میکنند.
متاسفانه، محققین تا کنون نتوانسته اند هیچگونه متن، تعریف، تعبیرو یا سندی از نگاره های ترکیبی و متعدد کار شده روی آثار برنز، که یقینأ از اعتقادات، باور ها و یا افسانه ها و اسطوره های مشترک مردمان ساکن در این مناطق برآمده اند، بدست آورند.


عصر برُنزI
- پشتکوه، عصر برُنز I-II

تیم باستانشناسی بلژیکی به سرپرستی آقای" لوئی واندِنبرگ" (Louis Vanden Berghe)، تحقیقات خود را در منطقه پشتکوه متمرکز کرده بود. " واندنبرگ" می گوید: "به نظر میرسد که منطقه پشتکوه در نیمه دوم هزاره چهارم قبل از میلاد(عصر برنزI)1 یک منطقه کویری بوده است. آثار یافت شده از دوران برنز میانی(عصربرنزII) نشان می دهند که در این دوران مردمانی که کوچ میکرده اند در این منطقه زندگی می کرده اند. نقش و نگار های کار شده بر روی سفال ها و برنزهای مربوط به این دوره حاکی از آن است که در بخش شمالی پشتکوه ارتباط و در نتیجه تاثیر پذیری از فرهنگ بین النهرین وجود داشته است. این ارتباط میتواند به دلیل کنترل سیاسی کمتر در بخش شمالی و یا پیمان ها و تماس های خاص بوده باشد".

عصر برُنز IIIاز دوران متأخر برنز هنوز اطلاعات داده به حدی نیست که بتوان تاثیرات و یا تحولات خاصی را تعیین کرد. در این دوران هنوز تاثیر هنر بین النهرین به چشم میخورد.

- پیشکوهتحقیقات در منطقه پیشکوه نشان میدهد که مردمان این ناحیه در یک محل ساکن بوده اند. جالب توجه اینکه آثار سکونت تا دوره های بعدی یعنی دوران آهن رفته ،رفته کمتر شده و جای خود را به کوچ نشینی می دهد.


گورها

گورستان های میانه هزاره سوم، اکثرأ دارای گور های دست جمعی هستند. این گور ها دارای بنائی به طول ٨ تا ١٦ متر، عرض ٧,١ تا ٣ متر و عمق ٢ متر هستند.تنها در یک گورستان از این دوره در محوطه باستانی "بنی سرمه" (Bani Sorme) دیده شده که این گورستان دارای گور های انفرادی و بسیارمتمایز است. کناره های گورهای "بنی سرمه" از سنگ آهکی تشکیل شده اند، کف آن ها از خاک سفت و سقف آنان از سنگ های صاف دوشیبه که در برخی موارد وزن آن ها به ششصد کیلو میرسد، پوشیده می شده است. بنظر می رسد، هر گور دست جمعی برای افراد یک فامیل در نظر گرفته میشده است. در اواخر هزاره سوم این سنت به مرور از میان رفته است. ٦٣ گوری که از دوران های بعدی در سایت"میرخیر"(Mir Kheir) اکتشاف شده اند، همگی انفرادی هستند. شاید جالب توجه باشد اگر اضافه کنیم که تمامی این گور ها به طور کلی به موازات کوه های زاگرس، با سمت و سوی شمال-غرب و جنوب-شرقی تعبیه شده اند.



عصر آهنII

کشفیات باستان شناسی عصرآهن بیشتر در منطقه پشتکوه توسط گروه آقای" لوئیس واندنبرگ" انجام شده. آثار یافت شده در پشتکوه تاثیر پذیری فرهنگی از "بابل" را مشخص میکند اما این تاثیر پذیری در دوران ١١٥٠ برای مدتی طولانی پایان می یابد. در این دوران آثار بدیلی در منطقه پشتکوه بوجود میاید که ویژه گی خاص خود را دارد و نشانگر هنر عصر آهن همین منطقه است. محققین این آثار را، آثار نموداری می نامند.
برای پایان یافتن تاثیرات فرهنگی بین النهرین در منطقه پشتکوه میتوانسته دو موضوع موثر واقع شده باشد: جنگ شاه عیلام "شوتروک-ناهونته" (Shutruk Nahunte) با بابلیان و همچنین خشکسالی سختی که در همان دوران در خاور میانه پیش آمده.
در برنز های نموداری که در این دوران بوجود می آیند (١١٥٠-٩٠٠ ق.م) استفاده از آهن در برنز ها برای ساختن زینت آلات، و اسلحه ها بمرور به چشم میخورد و فزونی میگیرد. همچنین طرح و فرم های کاراکتریستیکی و ترکیبی تری بوجود می آید.
در سال های ٩٠٠ تا ٧٥٠ پیش از میلاد هر دو فلز برنز و آهن برای ساختن اسلحه بکار برده می شدند. فرم خاکسپاری ها از گروهی (فامیلی) به انفرادی تغییر میکند.
از سالهای ٨٠٠ پیش از میلاد به بعد با بوجود آمدن نمونه های جدیدی از سفال نقش و نگار دار، از تعداد برنز های نموداری کاسته میشود.
آثار یافت شده از سالهای ٨٠٠ تا ٦٥٠ پیش از میلاد نشان می دهند که رشد جمعیت رو به فزونی بوده و متعاقب با آن بر ثروت اجتماعات نیز افزوده شده است. فرم های جدیدی از سفال نقش دار و همچنین ساخت اشیاء با کمک دو فلز برنز و آهن به چشم میخورد. همچنین نشانه های روابط جدید با بین النهرین در آثار این دوران قابل توجه است. عمده قطعات نموداری بدست آمده از این دوره شمایل ها (idoles) هستند.


داده های باستان شناسی عصر آهن

در این دوره گورستان ها دارای گور های انفرادی، نزدیک به یکدیگر و با سمت و سوهای مختلف هستند.
تمامی این گورستان ها در کنار آب رود خانه ها و یا چشمه سارها قرار دارند.
محققان در قبرستان "بردی بال" (Bard-i Bal) و "کتل گل گل" (Kutal-i Gul Gul)،شمایل هائی با تصاویر بز، همچنین تبر زین های گوناگون با نقش دست و انگشتان و قطعات و ظروف برنزی دیگری از عصر آهنII و III یافته اند که همگی از آثار نموداری برنز لرستان هستند.
در این دوره گور ها با سنگ های آهکی به شکل چهار گوش و با زاویه های گرد شده ساخته شده اند. روی گورها با سنگی صاف و افقی پوشیده شده.
در اواخر این دوره، گورها شکل بیضی به خود گرفته اند، دیوارهایشان سنگی است و سقفشان با سنگی صاف پوشیده می شده است. در سایت "چامازی موما" (Chamahzi Mumah) دور گور ها سنگ چین شده اند.


برنز های نموداری ١١٥٠-٧٥٠ ق.م. :

اسلحه ها:  با تیغ های منحنی و با دسته هائی فرم داده شده به شکل پنجه انسان و اشکال حیوانات. دیده می شود که بمرور زمان، بدلیل وقوع جنگ ها، اسلحه های بزرگتری ساخته شده اند.











روکش ترکش: با نقش و نگارهندسی ( یافت شده در گورستان ورکبود war kabud) یا نقش نموداری لرستان (از منبع غیررسمی).

















دهنۀ اسب: معروفترین قطعات یافت شده نموداری برنز لرستان، قطعات تکمیل کننده قست سر لوازم اسب می باشند.

متن های بین النهرینی شهادت مستندی از رام کردن اسب و سوار کار بودن مردم اطراف بابل و ارابه دو اسبه از عصر آهن به دست می دهند. همچنین این اسناد به ما خبر می دهند که مردمان غرب ایران از آغاز هزاره اول پیش از میلاد بواسطه پرورش اسب شهره بوده اند. اهمیت این مورد بخصوص پس از بوجود آمدن سپاه سواره رو به افزایش گذارده است.
دهنه های اسب که در تحقیقات رسمی پیدا شده اند، عمدتا در گورها و همراه مردگان به خاک سپرده شده بودند. این دهنه ها به تمامی دارای وزن و اندازه قابل توجهی هستند و آثار سائیده گی بروی آنها نشان میدهد که مورد استفاده قرار گرفته اند. محور اصلی نقوش این قطعات موجودات چند گونه یا انسان هائی هستند که بر حیوانات ساطه دارند.




سنجاق ها: با نگاره های پر کار و متفاوت. بنظرمیرسد که بعنوان زینت استفاده میشده اند. سنجاق هائی که از تحقیقات رسمی به دست آمده اند، همگی در سایت "سرخ دم" (Surkh Dum) پیدا شده اند.






تحقیقات در "سرخ دم" نتیجه برنامه تحقیقاتی بود که آقای "اریش اشمیت" (Erich Schmitt) محقق و باستان شناس پس از افزایش فروش برنز لرستان در سال ١٩٣٨ آغاز کرد. آقای "اشمیت" محل ساختمانی را پیدا کرد که از نظر او محل عبادت است. در میان اتاق اصلی این ساختمان باقیمانده یک ساختار آجری با محلی که پر از خاکستر و استخوان حیوانات بود وجود داشت. امکان داده می شود که این ساخته آجری پایه یک ستون باشد. اشیاء برنزی و در کنار آنها سنجاق هائی که "اشمیت" به آنها دست یافت در داخل سوراخ های دیوارهای این ساختمان قرار داده شده بودند. به نظر "اشمیت" این سنجاق هابرای ادای نذر و نیاز و خواسته در داخل سوراخ های مخصوص این کار در دیوار ها قرار داده شده اند این یافته ها بسیار مهم بودند ولی برای اولین بار در سال ١٩٨٩ به آگاهی عموم رسانده شدند.
نقش های محوری سنجاق های پیدا شده در "سرخ دم"، باروری زنانه، افزونی محصول و سلطه بر حیوانات هستند.
تعداد دیگری از سنجاق ها که از منبع غیررسمی بدست آمده اند، طرح هائی متفاوت از موتیو های سنجاق های بدست آمده از
 "سرخ دم" از لباس ها و آرایش مو، انسان ها و حیوانات را نشان میدهند.






شمایل ها ( idoles): بنظر می آید که ساخت این فیگور ها و شمایل ها در طول زمان از ساده ترین طرح ها به ترکیبی ترین و پر نقش و نگارترین طرح ها تکامل یافته اند. 
شمایل ها دارای سه نوع موتیو هستند:
• موتیو حیوانات مانند بز، گربه سانان (گورستان بردی بال Bard –i bal عصر آهن I-II).
• موتیواشکال انسانی که در مرکزو بین دو حیوان قرار دارند (سایت تل تولبانTaltulban عصر آهن III).
• شمایل های انسانی به فرم استوانه.








ساغرها: ساغرهای برنزی منطقه پیشکوه مربوط به عصر آهن II و III
با لوله ای بلند برای ریختن مایعات بنظر پیشگامان همین دست ظروف از نوع
سفال باشند.









غُرابه ها: این دست از ظروف گروه مهمی را تشکیل می دهند. در حالی که منبع آنان به درستی مشخص نیست.
دارای نقوش دقیق و استیل بسیار مشخصی هستند. موتیو های آنان غالبا صحنه های عمومی، شکار، ضیافت و موجودات چند گونه را تشکیل میدهند که بیشتر یاد آور هنر آشور و بابل (هم زمان با عصر آهن II و III در ایران) می باشد. برخی از این غرابه ها دارای خط میخی هستند.


شایان ذکر است که تا کنون چنین ظروفی در بین النهرین یافت نشده است.




1) عصر برنز : ٣٣٠٠-١٣٠٠ ق.م(خاورنزدیک)
عصر برنز I : ٣٣٠٠-٢٠٠٠ ق.م.- عصر برنزII : ٢٠٠٠-١٦٠٠ ق.م.- عصر برنزIII : ١٦٠٠-١٣٠٠ ق
2) عصر آهن : ١٣٠٠ تا ٦٥٠ ق.م.(خاورنزدیک)
عصر آهن I : ١٣٠٠ تا ١١٠٠ ق.م.- عصرآهن II: ١١٠٠ تا ٩٠٠ ق.م.- عصر آهن III : ٩٠٠ تا ٦٥٠ ق.م
3) در سال های اخیر گروهی از محققین و باستان شناسان عصر آهن IV را که شامل دوره های تاریخی هخامنشی و اوایل اشکانی میگردد را نیز به این تقسیم بندی اضافه کرده اند.

- مطالب این نوشتار ترجمه و فشرده ایست از گزارشات محققین.



۳ نظر:

ناشناس گفت...

درود بر بانو شیوای گرامی
تالار گفتمان هخامنشیان برای آشنایی هر چه بیشتر ایران دوستان با فرهنگ و تاریخ بی همتای این سرزمین به نوشتار های با ارزش شما بزرگوار نیاز مند است.
در انتظار نوشتار های شما در تالار گفتمان هخامنشیان هستیم
www.hakhamaneshian.net

شاد باشید
پاینده ایران

ناشناس گفت...

بسیار عالی مطالبتون دست اول و کارشده است.
خیلی لذت بردم.
من از بخش کوچیکی از مطالبتون تو مقالم استفاده کردم ولی کاشکی منابعتون رو هم اگر ترجمه بوده می نوشتید تا راحت بشه ارجاعش داد.

ناشناس گفت...

🌹🌹🌹