۱۳۸۸ مهر ۱۶, پنجشنبه

فرهنگنامه عکس ایران Photo-Encyclopedia Persica

راه‌اندازی وب‌سایت فرهنگنامه عکس ایران
دوشنبه ۱۳ مهر ۱۳۸۸
چنانکه وعده داده بودم، نسخه آزمایشی وبگاه فرهنگنامه عکس ایران آغاز بکار کرد و به مرور بر تعداد عکس‌ها و صفحات دیگر آن افزوده خواهد شد. فرهنگنامه عکس ایران، کتابی است که چاپ نخست آن در سال ۱۳۷۲ و چاپ دوم آن در سال ۱۳۷۶ به دو زبان فارسی و انگلیسی چاپ و منتشر شد و اکنون ویرایش دوم و چاپ سوم آن در دست انتشار است. در این کتاب حدود سه هزار قطعه عکس از بایگانی بزرگ عکس‌های ایران‌پژوهی نگارنده منتشر خواهد شد. همه عکس‌ها مستند و طبقه‌بندی شده هستند و در نتیجه علاوه بر اینکه هیچگونه رتوش و دستکاری در عکس‌ها انجام نشده، توجهی به زیبا بودن یا نبودن تصویرها نیز نشده است. چرا که اهمیت هر عکس در این مجموعهٔ مستند، میزان آگاهی و اطلاعاتی است که به بیننده می‌دهد.

زمان عکسبرداریِ بیشتر تصویرها در فاصله سال‌های ۱۳۷۲ تا ۱۳۸۳ بوده است. در این مدت، شماری از موضوع‌های عکاسی‌شده برای همیشه از میان رفته‌اند و خاطره آنها در تصویرها ماندگار شده است. از آن نمونه است: ارگ بم، نیایشگاه باستانی بی‌بی زبیده در کوهستان‌های نراق، چنارهای بسیار کهنسال پونک، کلاه‌مال بهبهان، شانه‌تراش شوشتر، خمره‌ساز جیرفت، زغالی ساوه، خراط زواره، چارتاقی تخت‌رستم، کتیبه خارک، کویر میغان و بسیاری دیگر از آثار و پدیده‌های طبیعی و انسانی.

از آنجا که یکی از اهداف این وبگاه، آشنایی غیر ایرانیان با آثار فرهنگ و تمدن ایران بوده است، زبان انگلیسی به عنوان زبان اصلی انتخاب شده است. اما همه عکس‌ها دارای زیرنویس فارسی نیز هستند.

چنانکه در صفحه حریم آورده‌ام، کپی و بازنشر عکس‌ها حتی با ذکر مأخذ ممنوع است.
امیدوارم علاقه‌مندان و بینندگان و همگی دوستان با پیشنهادها و انتقادهای مفید و راهگشای خود به رفع کمبوها و نقصان‌های وب‌سایت فرهنگنامه عکس ایران یاری رسانند.
اکنون پیشگفتار چاپ سوم آماده نشده است؛ اما بند پایانیِ چاپ دوم را در پایان این گفتار می‌آورم:
نگارنده به دلیل اینکه در تمام مدت عکسبرداری و سفر در ایران، در همه جا از محبت و صفا و مهربانیِ بی‌دریغِ مردمان گرانمایهٔ ایرانی برخوردار بوده است، پاداش و بهرهٔ خویش را از پدید آوردن فرهنگنامه عکس ایران بدست آورده است. همین که سالیان دراز برای پژوهش‌های میدانی و عکاسی از ایران و یادگارهای نیاکان، به هر گوشه و کرانهٔ این سرزمین درخشان سفر کرد و غبار آنرا توتیا نمود و زیر آسمان پهناور شبانه‌اش به تماشای تماشاگه نیاکان پرداخت، و از مردم خوب و خونگرم و دوست‌داشتنی روستاها و شهرهای دورافتاده مهر بیشمار دید و یادبودها و خاطره‌های فراوان و فراموش‌نشدنی گرد آورد، بزرگترین و باارزش‌ترین پاداش ممکن بوده است.
رضا مرادی غیاث ابادی

فرزندان و نوادگان یزدگرد سوم در چین (I)

مطلب بسیار جالبی از طرف دوستان بقلم اقای دکتر تورج دریایی استاد تاریخ ایران باستان در دانشگاه فولرتن کالیفرنیا پژوهشگرتاریخ ساسانیان بدستم رسید که بنظرم آمد برای همگان می تواند خواندنی و جالب باشد. قسمت اول مطلب را در اینجا می خوانید و لطفآ برای خواندن ادامه آن به سایت جاودانان که آدرس آن در زیر آمده مراجعه کنید.



منابعی که در مورد حکومت آخرین شاه ساسانی یعنی یزدگرد سوم در دست داریم تمام بر پایه منابع ساسانی و به خصوص روایاتی است که تاریخ نگاران مسلمان دو یا سه قرن بعد از فروپاشی آن سلسله درباره وی نوشته اند.از این رو آنچه بر یزدگرد سوم و خاندان او پس از دوران پادشاهی اش گذشته است به تنهایی بر اساس این منابع نمی تواند آگاه کننده باشد.

مهمترین منبع برای حکومت یزدگرد سوم تاریخ طبری می باشد که بیشتر متوجه فتوحات اعراب مسلمان در آن زمان است.طبری درباره یزدگرد سوم می نویسد که در زمان برادر کشی شیرویه،او در استخر پنهان شده بود و در سال 632 میلادی در آتشکده آناهیتا تاجگذاری کرد.یزدگرد در زمان به تخت نشستن بیش از 15 یا 16 سال نداشت.چهار سال بعد جنگ قادسیه و چند سال بعد از آن جنگ نهاوند،باعث شکست کامل ساسانیان در ایرانشهر شد.در زمانی که گروهی از ایرانیان در مقابل اعراب در نواحی مختلف ایستادگی می کردند و کم کم معلوم می شد که دیگر نمی توان با مهاجمین جنگید،مدارکی وجود دارد که نشان می دهد خاندان ساسان همراه با گروه کثیری از ایرانیان به چین رفتند و با کمک فغفور چین برای آزاد کردن ایرانشهر سعی نمودند.

یزدگرد سوم در سال 651 در شرق ایران کشته شد.کشته شدن او به صورت داستانی بازگو شده است که توسط آسیابانی به قتل رسید اما به نظر می رسد که روایت ثعالبی در این که سواران ماهویه به دستور او این شاه را یافتند و یزدگرد را در همان جا با طناب خفه کردند موثق تر می نماید.اما وی قبل از این فاجعه سعی بسیار کرد تا با کمک فغفور چین و قوای تازه،ایران را آزاد سازد.از این زمان است که منابع چینی به خصوص تاریخهای تانگ به ما در این باره کمک می کنند.

دو کتاب تاریخی مهم وجود دارد یکی(( تاریخ جدید تانگ)) است و دیگری ((تاریخ قدیم تانگ)).با این که دو کتاب با یکدیگر تفاوتهایی دارند،روایت آزاد ساختن ایرانشهر در آن وجود دارد.

این متون را شاوانز نزدیک به یک قرن پیش به زبان فرانسه ترجمه کرده است.به علاوه مدارک جدیدتری توسط تاریخدانان چینی ارائه شده است که به اطلاعات ما در این مورد می افزاید.همچنین چین شناس ایتالیایی، فُرته مطالعات گرانبهایی درباره تاریخ این دوره ارائه داده است که به آن توجه خواهیم کرد....

http://immortals.blogfa.com/post-31.aspx

جشن مهرگان «میتراکانا یا متراکانا»



می ستاییم مهر را

آنکه از آسمان بر فراز برجی پهن با هزاران چشم بر ایرانیان می نگرد
نگاهبان زورمندی که هرگز خواب به چشم او راه نیابد
آن که مردمان را از نیاز و دشواری برهاند


(اوستا - مهر یشت)