۱۳۸۷ تیر ۳۰, یکشنبه

اعلام نگرانی نسبت به نابودی میراث فرهنگی

شهربراز
در خبرها آمده است که قرار است استوانه‌ی کوروش بزرگ - که هم اینک در موزه‌ی بریتانیا در لندن نگهداری می‌شود - برای مدتی به منظور نمایش عمومی به ایران برده شود. اما کارنامه‌ی جمهوری اسلامی در زمینه‌ی میراث‌های فرهنگی - به ویژه اثرهای تاریخی پیشااسلامی ایران - چندان اطمینان‌بخش نیست و بیشتر نگران‌کننده است تا خوشحال‌کننده زیرا همان طور که سنگ‌نبشته‌ی خارک در منطقه‌ی کنترل‌شده در مدت کوتاهی به طور ناگهانی به دست «افراد ناشناس» نابود شد دیگر چه اطمینانی می‌توان داشت که استوانه‌ی کوروش در شهر بزرگی و کنترل نشده‌ای چون تهران سالم بماند به ویژه که نظر برخی آقایان را درباره‌ی کوروش و هخامنشیان و ... می‌دانیم.
امروز این نوشته به دستم رسید که برای آگاهی و پخش بیشتر، آن را (بدون ویرایش) در این وبلاگ می‌گذارم:

به نام خداوند جان و خرد
بدینوسیله، نگرانی شدید خود را از رویدادهای تلخی که این روزها در کشورمان رخ داده و گنجینه‌های باستانی و گرانبهای میهن‌مان را یکی پس از دیگری به نابودی می‌کشد، اعلام نموده و ضمن یادآوری وظیفه‌‌ی دولت یعنی نگهداری و پاسداری از گنجینه‌های این سرزمین، از میان انبوه ویرانی‌هایی که این روزها دل هر ایرانی پاک‌نهادی را به درد آورده است ، پنج پاره‌ی زیر را نگران‌کننده‌تر از همه دانسته‌ و آنها را به آگاهی ملت گرامی ایران می‌رسانیم:
1. ما از هماهنگی‌های انجام‌شده میان سازمان میراث فرهنگی و مدیریت بریتیش‌میوزیوم لندن برای بازگشت – اگرچه موقت – استوانه خشتی کوروش بزرگ (منشور حقوق بشر کوروش) از موزه‌ی بریتانیا به گنجینه‌ی ملی ایران و نمایش همگانی آن، به شدت نگران بوده و از هم‌اکنون دلواپسی ژرف خود را از این موضوع، به آگاهی هم‌میهنان و نیز همه‌ی نهادهای فعال فرهنگی می‌رسانیم. زیرا بر این باوریم که سازمان میراث فرهنگی، هرگز کارنامه‌ی روشنی در پاسداری از گنجینه‌های کشورمان نداشته و ندارد، و برای نمونه همان بس که نتوانسته تا از سنگ‌نوشته‌ی ارزشمند جزیره‌ی خارک ، بیش از 199 روز نگهداری نماید. هم‌چنین هنوز هم مردمِ بزرگوار ایران ، خاطره‌ی تلخ ربوده شدن «لوح زرین تخت‌جمشید» از همین گنجینه‌ی ملی ایران و و سپس پخش خبری مبنی بر آب کردن آنرا ، از یاد نبرده‌اند.
2. همانگونه که کارشناسان غیردولتی از همان آغاز پیش‌بینی کرده بودند، رطوبت سنجهای پاسارگاد نمِ بسیار بالایی را پیرامون آرامگاه کوروش بزرگ نشان داده‌اند و با آنکه همه‌ی گروههای میهن‌پرست، پیش از آبگیری سد سیوند، بارها و بارها درباره اثرات ویرانگر این آبگیری هشدار داده بودند،ولی هنوز هم- و بر خلاف وعده‌های داده‌شده – شاهد اقدام مثبتی برای تخلیه‌ی آبهای آن سد نبوده‌ایم ، تا پس از قطع شمار بالایی درخت منحصر به‌فرد و نابودی محوطه‌های باستانی تنگِ چشمه (تنگ بلاغی)، دست کم اینک از شدت آسیب‌های پیشِ رو بکاهیم.
3. شنیده می‌شود کسانی به جرم ویران نمودن سنگ‌نوشته‌ی جزیره‌ی خارک دستگیر شده‌اند. هر چند پیرامون علت دستگیری دستکم یک تن از آنها ابهام‌هایی وجود دارد ولی در میان شگفتیِ همگان، منابع رسمی تا کنون به بهانه‌ی امنیتی بودن مسأله، از شناساندن آنها به مردم و روشن شدن علت مسأله سر باز زده‌اند. و این در حالی است که میدانیم به دلیل نفت‌خیز بودن جزیره‌ی خارک و دارا بودن تأسیسات نفتی بسیار، هیچ‌کس نمی‌تواند بدون داشتن پروانه از مسؤولان مربوطه، به آن‌جا آمدوشد نماید. آشکار است که برای جلوگیری از گسترش شایعات پیرامون این رویداد – که چندان خوشایند نیز نبوده و می‌تواند اعتماد دوستداران میراث فرهنگی نسبت به دولت را کم‌تر نماید – ضمن برکناری مدیریت سازمان میراث فرهنگی استان بوشهر، شایسته است نتایج پیشرفت پرونده ، گام به گام اعلام گردد.4. در خبرها آمده است که در کمال شگفتی بخشی از محوطه‌ی کاخ‌ آپادانای شوش، آن گنجینه‌ی کهن و گران‌بهای کشورمان و یادمانِ روزگار داریوش بزرگ، به پیست موتورسواری بدل گشته است. آشکار و بدیهی است که میبایست ضمن برچیدن چنین وضعیتی، هرچه زودتر حریم آن اثر ارزشمند مشخص و مورد نگاهبانی قرار گیرد تا دیگر بار فجایعی همچون تخریب پای ستون‌های دروازه‌ی شرقی همان کاخ ونیز نابودی کتیبه‌ی خارک را شاهد نباشیم .
5. و باز از خوزستان و دیگر کهن‌شهر آن، ((اهواز))، خبری دال بر کاوش و رسیدگی به شهر باستانی هرمزداردشیر که خود یادگاری 1700 ساله از روزگار ساسانیان و از آثار ثبتِ ملی شده‌ی آن استان است به گوش نرسیده و نمی‌رسد. ما چنین کوتاهی‌هایی را تنها و تنها از ناکارآمدی مدیریت سازمان میراث فرهنگی آن استان می‌بینیم و خواستار بازبینی در رفتار و عملکرد این سازمان میباشیم .
وبلاگ:

هیچ نظری موجود نیست: