ساعتی پیش وقتی شنیدم میراث فرهنگی استان بوشهراز آقای مهندس شهرام اسلامی به عنوان مظنون اصلی تخریب سنگنبشته خارک شکایت کرده و نامبرده باچنین اتهامی دستگیر و بازجویی شده است، تعجب نکردم اما بسیار اندوهگین شدم.
تعجب نکردم، چرا که در همیشه تاریخ ما، کسانی که خود عامل کوتاهیها، تباهیها، نابخردیها، ویرانگریها و اجحافها بودهاند، با شگردهای خاص و شناخته شده خود و با استتفاده از موقعیت و امکانات خود، بار مسئولیت و عواقب رفتارهای نادرست خود را بر گردن شخص بیگناه و مظلومی گذاردهاند که خود ای بسا از کوشاترین و پرآرزوترین اشخاص برای سرافرازی و پیشرفت و بالندگی سرزمین و جامعه خود بوده است.
از همین رو، کاملاً انتظار آن میرفت که کسانی که در انجام وظیفه قانونی و شرح وظایف سازمان متبوع خود کوتاهی و قصور کردهاند، برای رفع اتهام از خود، و بخاطر فرافکنی از همه بیتوجهیهایی که در حفظ و نگهداری کتیبه خارک مرتکب شده بودند، شخصی را به عنوان عامل اصلی تخریب کتیبه معرفی و به دادگاه بکشانند که آشنایی همه ایرانیان و جهانیان با این کتیبه، مدیون تلاشهای ارزنده و پیگیرانه اوست.
در همیشه تاریخ ما، نام نیک همین مردان بزرگ و دوستدار سربلندی میهن بوده که باقی مانده و با چنین پروندهسازیها و اتهامهایی، تنها به محبوبیت و مظلومیت آنها اضافه شده است.
بدون ذرهای اغراق ادعا میکنم که کتیبه خارک وجود نداشت، اگر مهندس شهرام اسلامی نبود.
او بود که برای نخستین بار پی به وجود کتیبهای در منطقه برد و سالها کوشش کرد تا توجه مسئولان و پژوهشگران و رسانههای گروهی را بدان جلب کند. کوششهایی که به نتیجه رسیدن آن دو سال تمام به درازا کشید و تنها در هشت ماه گذشته بود که به بار نشست و اخبارش در سراسر جهان منتشر شد.
با عکسها و علاقهمندی او بود که توانستم در آبانماه گذشته، نخستین آوانوشت کتیبه را منتشر کنم و باز هم با یاری او و همکاری بخشداری خارک بود که توانستم کتیبه را از نزدیک مطالعه و بررسی کنم. در همان سفر بود که پی به شور و شوق بیپایان و پشتکار خستگیناپذیر شهرام اسلامی برای شناسایی و بررسی و معرفی همه آثار جزیره خارک- این جزیره فراموش شده خلیج فارس- بردم.
او بود که با شور و شوق بیاندازهای، هر روز سراسر جزیره را درمینوردید تا اثر تازهای و ردی از پیشینیان پرافتخار خود در آن بیابد و همین جستجوهایش بود که منجر به کشف نردهای سنگی و سمتنمای جغرافیایی در خارک شد. آثاری که حتی یک نمونه مشابه آن در ایران وجود نداشت.
او بود که بخاطر بیتوجهیهای مسئولان میراث فرهنگی بوشهر در حفظ و نگهداری کتیبه، ترتیب حصار موقتی در پیرامون کتیبه را داد و میدانم که هر روز با دوچرخه به آن کتیبه و دیگر آثارنویافته سرکشی میکرد و نگران سرنوشتشان بود. همان دوچرخهای که سال گذشته او را از کرانه خلیج فارس به کرانه دریای مازندران (کاسپی) برده بود و آب خلیج فارس را به آن دریا سپرده بود.
و نیز او بود که در بامداد روز دهم خردادماه امسال با لحنی گرفته و مغموم، خبر تخریب سنگنبشته خارک را بگونهای به من داد که بغض نهفته در صدایش، امکان سخنگفتن بیشتر را به او نمیداد.
شهرام اسلامی یک میهنپرست کوشنده و پرافتخار است و چنین نیز خواهد ماند. اما از تهمتزنندگان به او، تصویری نازیبا و بدون نام نیک بخاطر قصور در وظایف قانونی و میهنی به وجود آمده و برای آیندگان نیز باز خواهد ماند.
برگرفته از سایت پژوهش های ایرانی:
http://www.ghiasabadi.com/eslami.html
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر